آب رو آتش
دو شب پیش مهمون داشتیم. این بچه آنچه خراب کاری بود انجام داد آبروم رفت . سر غذا کل قاشق چنگالها رو پرت کرد. به بشقاب شکوند. دختر اونا رو ناراحت میکرد. غذا نخورد. همش پرید و دوید و پرت کرد. چند بار هم دعواش کردیم ولی فایده نداشت. مهمون که رفتن من و رحیم افسرده و ناراحت .... اما این بچه شده بود آروم و مودب . درست صحبت میکرد داد و بیداد هم نداشت انگار آب رو آتش. هیچ توجیهی پیدا نکردیم ولی رحیم به این نتیجه رسید که بچه به بابا ش رفته باهوشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی