سامسام، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات کودکی سام

تعطیلات نوروزی94

خوب ما اومدیم بوشهر . برای تعطیلات نوروز 94. سام اولش که می خواست تو فرودگاه با باباش خداحافظی کنی خیلی ناراحت بود کنی غر غر کرد. بعد هم بهانه گرفت و گفت هواپیما سوار نمیشم. با یه عالمه ترفندهای مادرانه یه سفر خوب و بی دردسر داشتیم تا بوشهر  . به سام خیلی خوش می گذره صبح ما اومدیم شب هم بابا پیشاپیش عید همه مبارککککککک
28 اسفند 1393

سام مریض

سام مریض شده. نب و سرفه های شدید و بی قراری برای سام.  بی خوابی و خستگی و اضطراب و نگرانی برای مامان و بابا. دیشب داروهاش رو گرفت رحیم ولی تا صبح داشت تو اینترنت درباره دارو های سام جستجو می کرد. تا نفهمه این شربت مال چیه این قطره به چه دردی می خوره خوابش نمی بره هیچ اضطرابش هم از بین نمیره.  دکترش عالیه ولی هیچ توضیحی از نسخه نمی ده که آدم بفهمه چی شده چی نشده رحیم هم که حسسسسساس.  به سختی موفق شدم نصفه شب بچه رو نبره بیمارستان خودم تبش رو پایین آوردم  ...
22 اسفند 1393

سرماخورده

سام یه کم سرما خورده عاشق شربت سرفه اش هست اما متنفره از قطره بینی. الان هم یه کم نشاسته خورده جای صبحونه. خدا کنه از این بدتر نشه
19 اسفند 1393

هندونه

غروب با باباش رفتن هندونه گرفتن.  من هم تو خونه برای سام ماکارونی آماده کردم. آخه سام خیلی دوست داره ماکارونی.  اما امشب به ماکارونی لب نزد تا هندونه شو نخورد.  1 ساعت تمام گریه کرد و هی گفت what is it? هندونه من که کوتاه نیومدم ولی شکم بابا رحیم کوتاه اومد و بالاخره افتادن به جون هندونه.  شام هم نخورد و خوابید ...
18 اسفند 1393

ناخنگیر

امروز ناخنهای سام رو با ناخن گیر کوچولوی خودش گرفتم . متوجه نبودم که خیلی دارم از ته میگیرم. بعد از چند دقیقه اومده میگه مامان ناخنهای که گرفتی درد میکنه.  وقتی دیدم متوجهش دم که از ته گرفتم پسر قشنگم لطفا مامان بی دقتت رو ببخش
18 اسفند 1393

آب رو آتش

دو شب پیش مهمون داشتیم. این بچه آنچه خراب کاری بود انجام داد آبروم رفت . سر غذا کل قاشق چنگالها رو پرت کرد. به بشقاب شکوند.  دختر اونا رو ناراحت میکرد.  غذا نخورد. همش پرید و دوید و پرت کرد. چند بار هم دعواش کردیم ولی فایده نداشت. مهمون که رفتن من و رحیم افسرده و ناراحت .... اما این بچه شده بود آروم و مودب . درست صحبت میکرد داد و بیداد هم نداشت انگار آب رو آتش.  هیچ توجیهی پیدا نکردیم ولی رحیم به این نتیجه رسید که بچه به بابا ش رفته باهوشه ...
15 اسفند 1393

کار جدید

این روزها سام از ماشین لباس شویی بالا میره خودش رو به کابینت میرسونه میره بالا میشینه.  یا از طبقات کابینت پایین کمک میره میره بالا میشینه با چه مهارتی دیگه وسایل رو هیچ جا نمیتونم بذارم که دستش بهش نرسه😟 ...
15 اسفند 1393