سامسام، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات کودکی سام

حمام سام

سام از حمام کردن می ترسه اصلا دوست نداره بره تو حمام. من هم فکر کردم برای اینکه با آب تنی آشنا بشه به جای اینکه سام رو ببرم تو حمام وان رو براش بیارم تو اتاق بعد از گذشت چند روز از نقشه مامان... حالا حاضر شده تو حمام آب تنی کنه ...
23 تير 1392

بداخلاق

دیروز سام غیرقابل تحمل شده بود. به هر چیزی دست می زد. هرچیزی میدید می خواست . بهونه همه چیز و می گرفت. من و باباش هم گیج شده بودیم که چیکار کنیم تا یه کم آروم بگیره . شانس هم نداشت هر دقیقه یا سرش می خورد به کمد یا دستش یه جا گیر می کرد. کم خودش گریه می کرد این حوادث طبیعی هم بدتر و بیشتر سرش می اومد . ...
23 تير 1392

شب کنسرت

من و بابا قرار گذاشتیم تا موقعی که سام عزیزمون کوچولوئه نوبتی به تفریح و برنامه های بیرونمون بریم. دیشب هم نوبت مامان بود که به کنسرت شهرام ناظری بره. کنسرت قبلی بابا رفته بود. مامان ولی خیلی نگران بود که سام، بابا رو اذیت کنه، چیزی نخوره، و بابا نتونه گل پسر رو بخوابونه!! ولی خدا رو شکر هم خوب شیرت رو خورده بودی هم خوب خوابیده بودی. خوشبختانه خیلی بهت خوش گذشته بود چون ساعت یک بیدار شدی و بابایی دوباره تا ساعت دو با گل پسر بازی کرد بعدش هم با کلی سر و صدای من هر دو خوابیدید. انشااله شهرام ناظری سلامت باشه و یه شب سه تایی به این کنسرت زیبا بریم. ...
17 تير 1392

سرماخوردگی

پسرم سرما خورده داروهاش رو اصلا دوست نداره مکافات دارم تا قطره و شربتش رو بهش بدم دیگه من رو که میبینه فکر میکنه می خوام همش بهش دارو بدم. امروز هم خیلی بی حاله بیشتر رو پام خوابیده یا تو بغلم آروم گرفته یه کم امروز غذا خورده یه کم هم شیر باز از دیروز بهتر بود خدا کنه زودتر خوب بشه ...
11 تير 1392