سامسام، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات کودکی سام

به یاد کودکی خودمان

1391/12/15 15:12
نویسنده : مامان و بابا
126 بازدید
اشتراک گذاری
پا به پای کودکی هایم بیا
کفش هایت رابه پا کن تا به تا
 
قاه قاه خنده ات را سازکن
بازهم با خنده ات اعجاز کن
 
پابکوب ولج کن وراضی نشو
با کسی جزعشق همبازی نشو
 
بچه های کوچه راهم کن خبر
عاقلی را یک شب ازیادت ببر
 
خاله بازی کن به رسم کودکی
با همان چادرنماز پولکی
 
طعم چای وقوری گلدارمان
لحظه های ناب بی تکرارمان
 
مادری ازجنس باران داشتیم
درکنارش خواب آسان داشتیم
 
یا پدراسطوره  دنیای ما
قهرمان باورزیبای ما
 
قصه های هرشب مادربزرگ
ماجرای بزبزقندی وگرگ 
 
غصه هرگزفرصت جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
 
هرکسی رنگ خودش بی شیله بود
ثروت هربچه قدری تیله بود
 
ای شریک نان وگردو وپنیر!
همکلاسی! بازدستم رابگیر
 
مثل تودیگرکسی یکرنگ نیست
آن دل نازت برایم تنگ نیست؟
 
حال ما راازکسی پرسیده ای ؟
مثل ما بال وپرت راچیده ای ؟
 
حسرت پروازداری درقفس؟
می کشی مشکل دراین دنیا نفس؟
 
سادگی هایت برایت تنگ نیست؟
رنگ بی رنگیت اسیررنگ نیست؟
 
رنگ دنیایت هنوزم آبی است؟
آسمان باورت مهتابی است؟
 
هرکجایی شعرباران را بخوان
ساده باش وبازهم کودک بمان
 
بازباران با ترانه،گریه کن !
کودکی تو،کودکانه گریه کن!
 
ای رفیق روزهای گرم وسرد
سادگی هایم به سویم بازگرد!
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)