سامسام، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

خاطرات کودکی سام

به یاد کودکی خودمان

پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت رابه پا کن تا به تا   قاه قاه خنده ات را سازکن بازهم با خنده ات اعجاز کن   پابکوب ولج کن وراضی نشو با کسی جز عشق همبازی نشو   بچه های کوچه راهم کن خبر عاقلی را یک شب ازیادت ببر   خاله بازی کن به رسم کودکی با همان چادرنماز پولکی   طعم چای وقوری گلدارمان لحظه های ناب بی تکرار مان   مادر ی ازجنس باران داشتیم درکنارش خواب آسان داشتیم   یا پدر اسطوره  دنیای ما قهرمان باورزیبای ما   قصه های هرشب مادربزرگ ...
15 اسفند 1391

گل ختمی

سام دیروز غروب بدجوری بیقراری می کرد. کلافه بود. هرچی دم دستش میومد میبرد سمت دهانش. جیغ میکشید. بازی نمی کرد. نمیدونم کی دندونش درمیاد من هم خیلی آشفته بودم. به یکی از آشنایان زنگ زدم. بهم گفت براش گل ختمی بجوشونم بگذارم روی لثه هاش. بدو بدو آماده شدم سام هم که هی گریه زاری می کرد بالاخره آماده کردم بغلش کردم در خونه رو که باز کردم...   یک هو گریه سام رفت که رفت، خدا رو شکر آروم شد رفتیم مرکز خرید روبه روی خونه که عطاری داره ولی متاسفانه گل ختمی نداشت من هم تو خیابون و پاساژ چرخیدم تا سام حوصله اش بیاد سرجاش و بعدش اومدیم خونه. ...
14 اسفند 1391